متولد 1368 و نویسنده قصههای آتش فشان افسانهای و ماموریت سپید ابری در آیقصه است. فریناز در برنامههای تلویزیون و رادیویی خیلی فعال است و تجربه نویسندگی در برنامههای «رادیو هفت» در تلویزیون و «فامیل دور، فامیل نزدیک» را در رادیو داشته است. همین طور نویسنده مجله هفت رو زندگی است.
آیقصه گفتوگویی دوستانه با فریناز مختاری انجام داده که در زیر میتوانید بخوانید.
- چی شد که نویسنده کودک شدی؟
من نویسنده یک شرکت تبلیغاتی بودم و اونجا با یکی از نمایشنامهنویسان تئاتر مشهد آشنا شدم. به پیشنهاد ایشون چند ترانه برای تئاتر جدیدشون نوشتم. اون تئاتر در جشنواره تئاتر کودک و نوجوان همدان اجرا شد و ترانههای من، که اولین کار من در حوزه کودک محسوب میشدن، برنده جایزه ویژه بهترین شعر نمایشی جشنواره شدن. این اتفاق من رو به ادامه کار در حوزه کودک علاقهمند کرد.
- چقدر خودت رو حرفهای میدونی؟ یک نویسنده حرفهای به نظرت چه کسییه؟
نویسنده بودن به نظر من کار سادهای نیست و من هنوز نتونستم خودم رو به عنوان یک نویسنده (معمولی) قبول کنم. یک نویسنده باید بتونه به جای تمام شخصیتها زندگی کنه و گاهی در بدترین شرایط زندگی خودش از اتفاقات خوب بنویسه. فکر کنم همین قدرت درک و شناخت آدمهای مختلف و درک قصههایی که شاید هیچوقت توی زندگی خودش اتفاق نیفتاده، بتونه یک نویسنده حرفهای رو از یک نویسنده معمولی جدا کنه.
- تفاوت نوشتن برای کودک و برای بزرگسال؟
دنیای بچهها دنیایی قشنگتر، رنگارنگتر و آرومتریه، نوشتن برای اونها من رو از دنیای اطرافم دور میکنه. توی دنیای بچهها هیچ چیزی غیرممکن نیست و راحتتر و رهاتر میشه واسشون خیالپردازی کرد، درست برعکس دنیای بزرگسال که همه چیز باید برپایه اصول و قواعد خشک و سیاه و سفید نوشته بشه.
- کدوم نویسندهها رو دوست داری و کار کیها روت تاثیر گذاشته؟
از نویسندههای ایرانی (نویسنده کودک) عاشق کارهای جناب منوچهر احترامی و آقای هوشنگ گلشیری هستم و بین نویسندههای خارجی هم خانم جی کی رولینگ رو دوست دارم. این سه نویسنده با آثارشون به من خیلی چیزها یاد دادن و قطعا تاثیر زیادی روی من داشتن.
اما در حوزههای غیر از حوزه کودک، چون علاقه زیادی به شعر دارم، بیشتر سعی میکنم کتاب اشعار و ترانههای کسانی که قلمشون رو دوست دارم، بخونم. به نظرم خوندن تعابیر و تشبیههایی که توی اشعار به کار رفتن، کمک زیادی به باز شدن ذهن و ساختن قصههای جدید میکنن.
- بهترین کتابهای کودکی که خوندی؟
مجموعه کتابهای آقای منوچهر احترامی برای هم نسلهای من بهترین و خاطرهسازترین کتابها بودن. هنوز هم اگه بخوام برای کوچولویی هدیه بخرم سراغ کتابهای ایشون میرم.
- بهترین کتابهای غیر کودکی که خوندی؟
شاهنامه (فردوسی)، مغازه خودکشی (ژان تولی)، خرده جنایتهای زناشویی (اریک امانوئل اشمیت)
- در قصههایی که نوشتی چه چیزهایی اهمیت بیشتری داشته؟
خیالپردازی… وقتی که من کوچیک بودم و هنوز برادرم به دنیا نیومده بود، چون همبازی نداشتم و حوصلهام سرمیرفت، مامانم من رو میبرد توی حیاط خونه، واسم یک قالیچه پهن میکرد و یه متکا هم بهم میداد و میگفت اینجا دراز بکش و به ابرها نگاه کن، ببین شبیه چه چیزی هستن و چرا رفتن توی آسمون. من هم همونجا دراز میکشیدم و به ابرها نگاه میکردم و واسشون قصه میساختم مثلا یه سگی که دنبال بوی غذا رفته بود توی آسمون و شبیه ابر شده بود یا….. بعد وقتی مامانم کارش تموم میشد، میومد قصهمو میشنید و بعضی وقتا قصه من رو کامل میکرد. این کار هم توی قصههام و هم توی دنیای واقعی خیلی به من کمک کرد… به همین خاطر سعی کردم من هم به خیالپردازی در نوشتههام اهمیت بدم تا شاید بچهها هم این کار رو یاد بگیرن.
- کاراکترها در قصهات چه ویژگیهایی دارن؟
ویژگیهایی که کودک درون خودم داره! شیطون، سرخوش، گاهی پرحرف، خرابکار J
- تفاوت کودک امروز و نسل شما
به نظر من یکی از تفاوتها اینه کهبچههای امروز به خاطر امکاناتی که در دسترس دارن، اطلاعات زیادی به دست میارن و به همین خاطر، دنیای بزرگتری دارن و انگار زودتر بزرگ میشن تا اون دنیای بزرگ رو کشف کنن.یک تفاوت و یک حسرت دیگه هم هست و اون هم اینه که بچههای نسل من بازیهای گروهی، برنامههای کودک جذاب تلویزیون و سینما رو تجربه کردن، چیزهایی که متاسفانه شاید بچههای امروز هیچوقت تجربه نکنن.
- بهترین واکنشها یا عجیبترین واکنشهایی که از مخاطب قصههات گرفتی
تمام واکنشهایی که برای مجموعه «سیاره گردو» گرفتم رو خیلی دوست داشتم و هر ویدئو یا نقاشی که درباره این مجموعه از بچهها میدیدم، خیلی خوشحالم میکرد.
- درباره آیقصه چی فکر میکنی؟ 😊
روزی که شرمین نادری من رو به دنیای آیقصه آورد، ته دلم یه نور کوچولو روشن شد و خوشحال شدم که قراره یه اتفاق خوب برای بچهها بیافته و کلی ذوق کردم که من هم شاید تاثیر کوچیکی توی این اتفاق داشته باشم. اون نور کوچولو روز به روز بیشتر شد و من حالا از هر روزی امیدوارترم که آیقصه میتونه همراه خوبی برای دنیای رنگی بچهها باشه.
- دوست داری آی قصه سال آینده چه شکلی باشه و چه کارهای جدیدی بکنه؟
من انیمیشن دوست دارم! میشه انیمیشن بسازید و من هم قصههاشو بنویسیم؟ لطفا!!! (^_^)
- قصه زندگیت رو تعریف کن! (بیوگرافی)
من پنجم خرداد 1368 توی مشهد به دنیا اومدم و یک برادر کوچیکتر از خودم دارم. کارشناسی مدیریت گردشگری خوندم و از بچگی دوست داشتم نویسنده بشم. تا اینکه بلاخره با کمک خانم نیلوفر لاریپور به شغل مورد علاقهم رسیدم و نویسندگی رو از سال 1392 از برنامه رادیو هفت شروع کردم. بعدش هم به دنبال رویای نویسندگیم اومدم تهران زندگی کنم و تا امروز نویسنده برنامههای رادیویی و تلویزیونی زیادی بودم که تقریبا نصف اونها مربوط به حوزه کودک بوده.