آیقصه: اینکه ما عاشق فرزندمان باشیم، خیلی خوب و ضروری است. اما اینکه فکر کنیم فرزند ما از دیگران لایقتر و بهتر است، فقط و فقط باعث میشود از کودکان سالممان کودکان خودشیفته بسازیم که تمام روابط و آیندهی آنان را خراب میکند. تربیت کودک بهصورتی که فکر کند از همه بهتر یا باهوشتر یا زیباتر است، باعث میشود بهمرور خیال کند نباید نه بشنود یا برای چیزی تلاش کند. اما وقتی بزرگ شد و در جامعه حاضر شد، دیگر تکهی بزرگ کیک مال او نیست! در این پست میخواهیم یک مطالعه دربارهی خودشیفتگی در کودکان را مرور کنیم و ببینیم چطور میتوانیم کودکان سالمتری تربیت کنیم.

چرا برخی از کودکان خودشیفته میشوند؟
بر اساس یک مطالعه جدید، والدینی که معتقدند فرزندانشان بهتر، خاصتر و شایستهتر از بچههای دیگر هستند، میتوانند این دیدگاه را به فرزندان خود منتقل کنند و خودشیفتههای جوانی ایجاد کنند که نسبت به دیگران احساس برتری میکنند و از امتیازات برخوردارند.
براد بوشمن، استاد ارتباطات و روانشناسی در دانشگاه ایالتی اوهایو، میگوید: «دوست داشتن فرزندتان سالم و خوب است، اما اینکه فکر کنید فرزندتان بهتر از بچههای دیگر است، میتواند منجر به خودشیفتگی در کودکان شود، و هیچ چیز سالمی در مورد کودکان خودشیفته وجود ندارد».
بوشمن نویسنده مقاله جدیدی است که ارتباط مستقیمی را بین والدینی که بیش از حد برای فرزندان خود ارزش قائل هستند و کودکان خودشیفته پیدا کرده است. بوشمن گفت: «مردم فقط خودشیفته به دنیا نمیآیند و هیچ کاری نمیتوانید در مورد آن انجام دهید. تحقیقات ما نشان میدهد که رفتار والدین با فرزندانشان میتواند میزان خودشیفتگی فرزندانشان را پیشبینی کند.»
به طور واضح، خودشیفتگی اختلالی نیست که افراد انجام دهند یا نداشته باشند. ادی بروملمن، محقق فوق دکترا در دانشگاه آمستردام و نویسنده اصلی این مطالعه، توضیح داد که این طیفی است که در آن بزرگسالان و کودکان از جمعیت عمومی به تدریج با یکدیگر تفاوت دارند. او گفت: «بیشتر کودکان در نقطه میانی پیوستار خودشیفتگی امتیاز میگیرند، که برخی امتیازات بسیار پایین و برخی از کودکان بسیار بالا هستند. در شکل شدید خود، خودشیفتگی گاهی اوقات میتواند در بزرگسالی به اختلال شخصیت خودشیفته تبدیل شود.»
این مطالعه چطور انجام شد؟
برای این مطالعه، محققان با ۵۶۵ کودک ۷ تا ۱۲ ساله و والدین آنها هر شش ماه یک بار در یک دوره ۱۸ ماهه مصاحبه انجام دادند. بوشمن گفت که آنها این محدوده سنی را انتخاب کردند زیرا اولین نشانههای تمایلات خودشیفتگی در کودکان در حدود سن ۸ سالگی ظاهر میشود. او گفت: «اگر به کلاسی با بچههای ۵ ساله بروید و بپرسید چه کسی در ریاضیات خوب است، همه دستشان را بالا میبرند. تا حدود ۸ سالگی است که شروع به مقایسه خود با دیگران میکنند.»
هر شش ماه از دوره مطالعه از کودکان خواسته شد که پاسخ خود را به ۱۰ مورد در مقیاس خودشیفتگی دوران کودکی از ۰-۳ ارزیابی کنند که ۰ “اصلا درست نیست” و ۳ “کاملاً درست” است. جملات عبارت بودند از: «کودکانی مثل من سزاوار چیزهای اضافی هستند» و «من الگوی عالی برای سایر بچهها هستم که باید از آنها پیروی کنند.» همچنین شامل این سوال شوم بود: «من در وادار کردن دیگران به آنچه من میخواهم آنها را باور کنند بسیار خوب هستم.»
برای والدین، محققان از مقیاس ارزشگذاری بیش از حد والدین استفاده کردند که شامل جملاتی مانند «فرزند من مستحق برخورد ویژه است» و «اگر فرزندم فقط یک کودک “عادی” باشد، ناامیدکننده خواهد بود.»
محققان همچنین از بچهها خواستند تست عزت نفس بدهند و از والدین خواسته شد که یک تست گرمی والدین را انجام دهند. محققان دریافتند که هر چه والدین بیشتر برای فرزندان خود ارزش قائل شوند، شش ماه بعد پاسخهای بچهها خودشیفتهتر میشود و علائم بیشتری از کودکان خودشیفته نشان میدهند.
آنها همچنین دریافتند که گرمی والدین با عزت نفس بالا در کودکان مرتبط است، اما ارزشیابی بیش از حد والدین با عزت نفس بالا مرتبط نیست.
تحقیقات درباره ریشهی خودشیفتگی در کودکان خودشیفته چه میگوید؟
محققان در این مقاله نتیجه میگیرند: «وقتی والدینشان کودکان را ویژهتر و شایستهتر از سایر کودکان میدانند، ممکن است این دیدگاه را درونی کنند که آنها افراد برتر هستند، دیدگاهی که در هسته خودشیفتگی قرار دارد.»
آنها میافزایند: «وقتی والدین با کودکان با محبت و قدردانی رفتار میکنند، ممکن است این دیدگاه را درونی کنند که آنها افراد ارزشمندی هستند، دیدگاهی که هسته اصلی عزت نفس است.»
بروملمن گفت، بنابراین، طبق تحقیقات انجام شده، دوست داشتن فرزندتان و اینکه فکر میکنید او عالی است چیز خوبی است، اما اینکه فکر کنید فرزند شما عالیتر از بچههای دیگر است، میتواند منجر به مشکلاتی در مسیر شود.
کیت کمبل، استاد روانشناسی در دانشگاه جورجیا که در این مطالعه شرکت نداشت، این تحقیق را تحسین کرد و گفت: «من فکر میکنم که نگاه کردن به گروه سنی واقعا جالب است. این یافتهها با تئوری و سایر تحقیقات در مورد خودشیفتگی در کودکان و فرزندپروری مطابقت دارد، بنابراین فکر میکنم شواهد خوبی وجود دارد که فرزندپروری میتواند باعث تربیت کودکان خودشیفته شود.» با این حال، او افزود که شواهد خوبی نیز وجود دارد که عوامل ژنتیکی نقش مهمی در ایجاد خودشیفتگی نیز ایفا میکنند.
بوشمن گفت: «احتمالاً به ژنتیک نیز مربوط است. و در اینجا یک چیز دیگر وجود دارد که باید در نظر گرفت: یک فرد مجبور نیست برای همیشه خودشیفته بماند.»
بروملمن گفت: «اگرچه خودشیفتگی اغلب به عنوان یک ویژگی شخصیتی عمیقاً ریشهدار دیده میشود، اما مطمئناً میتواند تغییر کند. وقتی در یک دوره از زندگی شما خودشیفته هستید، قرار نیست چندین دهه بعد خودشیفتگی کنید.»
چند راهکار برای اینکه کودکان خودشیفته تربیت نکنیم
- به کودک بیاموزید دنیا جایزهمحور نیست. هر موفقیت و هر دستاوردی نباید به جایزه ختم بشود.
- توجه مهم نیست. درست توجه کردن مهم است. توجهنکردن و توجه بد هم کودکان خودشیفته بار میآورد.


- دیگران و احساساتشان مهم هستند. کودک شما مرکز جهان نیست و هیچکس از دیگری برابرتر نیست.
- بهتر شدن را تشویق کنید، نه بهترین بودن را. مراقب کلماتتان باشید، کلمات از گوش وارد میشوند و ذهن و قلب را تسخیر میکنند.


- سوپرمن وجود ندارد. اخم و گریهی کودک دل آدم را ریش میکند، اما همه چیز همیشه بر وفق مراد نیست.
- کارهای عادی کودک را خارقالعاده نشان ندهید. این امر واقعا منجر به تربیت کودکان خودشیفته میشود.


- اشتباهات کودک را لاپوشانی نکنید. شکست جزیی از زندگی است، یک خودشیفتهی کمالگرا زندگی را هم به خودش زهر میکند و هم به دیگران.
- مرحله «اینم میخوام!» را دست کم نگیرید. باور کنید این مرحله فقط در کودکی بامزه بهنطر میرسد.



مقالهای که خواندید توسط تیم پژوهشی و آموزشی آی قصه با نگاهی به مقالهی Narcissistic kid? Blame the parents, study says تهیه شده بود. پیشنهاد میکنیم مقالهی «چطور استفادهی کودکان از موبایل را محدود کنیم» را هم مطالعه کنید.