مسابقه آی قصه

قصه | بهار نورانی | کد:۰۵۶

این اثر در بخش «قصه» مسابقه‌ی «من و ویروس» پذیرفته شده است.

اگر این اثر را دوست دارید، می‌توانید در پایین همین پست، آن را لایک کنید و یا نظرتان را بنویسید.

برای شرکت در مسابقه این‌جا را بخوانید |

دیگر آثار شرکت‌کننده در مسابقه را این‌جا ببینید |


کرونا شاید مهربان باشد!

آیا تا به حال توی این اوضاع، به نیمه ی پر لیوان توجه کرده اید؟ نه که نکرده اید! شما آدم های امروزی فقط بلدید که قسمت بد ماجرا رو ببینید!! هی میگویید:ما همه می میریم!…..مریض میشویم!…..به بیمارستان می رویم!…..قرنطینه میشویم!…….عید نداریم!……..مدرسه ها و ادارات تعطیل میشوند!…..

البته من این قضیه را درک نمیکنم که کجای تعطیلی مدارس و ادارات بد است؟ اما معلمان وقتی که بیشتر از حد عادی و معمولی مشق و تکلیف و درس میدهند، افتضاح است! در این حد که آدم دلش میخواهد که مدارس باز باشد ! و این خطرناک ترین و عجیب ترین اتفاقی است که ممکن است برای یک دانش آموز بیفتد!

به هر حال برویم به سراغ بحث اصلی.

در حالی که شما هی فکر های بد بد میکردید، من داشتم با خودم فکر میکردم که شاید کرونا « مهربان» باشد .

بله درست شنیدید! مهربان! دیدید چه یهویی آمد ؟! خب آدم های حسابی، میخواست غافلگیرمان کند! از کجا میدانم؟ خودم با کرونا صحبت کردم . تازه گفت که کلاه بوقی و سوت سوتک و کیک و برف شادی هم آماده کرده بوده، ولی ما به طبق معمول تو ذوقش زدیم؛ برای همین ناراحت شده و فوتی های زیادی را به وجود آورده .

بعدشم، اصلا متوجه نشدید که چقدر به فکر ماست؟! یک کاری کرد که باعث شد بهداشت و نظافت ما قوی شود!

و اما وقتی که داشتم با کرونا ویروس حرف میزدم، گفت که دانش آموزان را از همه بیشتر دوست دارد . برای همین یک ماه مدارس را تعطیل کرد. گفت : خودم پیش وزیر محترم آموزش و پرورش رفتم و در گوشش گفتم که تعطیلتان کند ؛ نتیجه ی ۵ ماه درس خواندن بی وقفه‌ی ما جبران شود .

دست و جیغ و هورااا برای کرونا!!!!

پس بیایید بگوییم: کرونا شاید مهربان باشد.


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *