برای شناختن شازده کوچولو چندان فرقی نمیکند در کجای کرهی زمین زندگی میکنید، فرقی نمیکند چند سالتان است، فرقی نمیکند به داستانها علاقه دارید یا نه، در هر صورت، به احتمال زیاد این شخصیت مشهور را میشناسید. حتی اگر نشناسیدش، به احتمال زیاد آوازهاش یکبار هم که شده، به گوشتان خورده است. این داستان، نوشتهی آنتوان دوسنت اگزوپری ، از مشهورترین و بهنوعی بهترین کتاب کودک و نوجوان و بزرگسال در طی سالهای طولانی بوده است. معرفی این کتاب و نویسنده را به روایت سپیده بیگدلی نویسندهی مجله کودک، واحد پژوهشی و آموزشی اپلیکیشن قصه صوتی آیقصه بخوانید.
شهرت شازده کوچولو
آنتوان دوسنت اگزوپری، نویسنده کودک و نوجوان ، وقتی سال ۱۹۴۳، در بحبوحهی جنگ جهانی دوم، در آمریکا این داستان را مینوشت، شاید خودش هم گمان نمیکرد اثرش قرار است عمر ابدی داشته باشد، قرار است به تمام کشورهای دنیا سفر کند، قرار است به بیش از ۳۰۰ زبان زندهی دنیا ترجمه شود و تنها کتاب داستانیای باشد که این میزان ترجمه و خوانده شده است.
داستان شازده کوچولو اما شهرتی باورنکردنی پیدا کرد، مرزهای جغرافیایی، فرهنگی و سنی و… را زیر پا گذاشت و تبدیل به یکی از مشهورترین و خواندهترین آثار داستانی دنیا شد و حتی پا از داستان هم بیرون گذاشت، عروسک شد، کارتون شد، انیمیشن شد و سر از کتابهای درسی درآورد.
آنتوان دوسنت اگزوپری چه کسی بود؟

آنتوان دوسنت اگزوپری ، نویسندهی اثر ماندگار شازده کوچولو ، در فرانسه به دنیا آمد، سال ۱۹۰۰، شهر لیون. زندگی کوتاه چهلوچهارسالهی او، ماجراهای زیادی در دل داشت. آنتوان، کارهای مختلفی را تجربه کرد؛ در نوجوانی موسیقی را فرا گرفت، بعدها شعر و نویسندگی را امتحان کرد و بعد از مرگ پدر و برادر، سر از نیروی هوایی در آورد. او به مرور یکی از خلبانهای ارتش فرانسه شد. شغلی پر از ماجرا و قصه، که رد پایش در آثار او به چشم میخورد.
پرواز بر فراز کرهی زمین و رویارویی با گوشههای کمتر دیدهشدهی آن، بذر خیال را در دل و ذهن آنتوان دوسنت اگزوپری کاشت، بذری که بعدها به درختهای پرباری تبدیل شد.
اگزوپری سالها هواپیماهای ارتش را راند، از فرانسه به آفریقا رفت و سر از آمریکای جنوبی درآورد.
شروع نویسندگی

بالاخره سال ۱۹۲۵، داستان کوتاهی در یکی از نشریات پاریس منتشر کرد؛ اما هنوز کسی آنتوان دوسنت اگزوپری را نمیشناخت.
کتاب پیک جنوب، عصارهای از سفر آنتوان به کشور پر از رنگ مراکش، نام او را به لیست نویسندهها برد و پرواز شبانه، که از ماموریت آمریکای جنوبی زاده شد، آنتوان دوسنت اگزوپری را به شهرت رساند. پرواز شبانه، بزرگانی مثل آندره ژید را به تحسین واداشت و به چند زبان ترجمه شد و برای نویسندهاش جایزههایی را به ارمغان آورد.
قلهی نویسندگی
با این حال، هنوز برگ برندهی اگزوپری و قلهی مرتفعش، نوشته نشده بود! ماموریتها، مصدوم شدنها و تجربه جمع کردنهای آقای نویسنده بر فراز آسمان ادامه داشت. تا اینکه در خلال روزهای پر تنش جنگ، آنتوان دوسنت اگزوپری کتابی نوشت که نامش را برای همیشه نهتنها در کتابها، بلکه در حافظهها حک کرد، کتاب شازده کوچولو ، سومین کتاب پر خوانندهی جهان!
و اما در نهایت، آنتوان دو سنت اگزوپری پیش از آنکه فرصت کند چاپ شدن شازده کوچولو در کشورش فرانسه را ببیند، در آسمانها ناپدید شد. شصت سال بعد، لاشهی هواپیما از دریای مدیترانه کشف شد، ولی خالق داستان شازده کوچولو، دیگر در این سیاره نبود. اما شازده کوچولو، با قدرت به وظیفهی معرفی نویسنده خود ادامه داد و اگزوپری را ابدی کرد.
شازده کوچولو به زمین سفر میکند
شازده کوچولو ، از نگاه یک خلبان روایت میشود؛ خلبانی که هواپیمایش در صحرای آفریقا دچار نقص فنی شده است. خلبان، در صحرا با پسرکی موطلایی آشنا میشود. پسرکی با یک دنیا سوال.
پسری که از اخترک b-612 آمده است و قبل از زمین، با ساکنان شش سیارهی دیگر نیز همکلام شده است.
شازده کوچولو در سیارهی اول، با پادشاهی روبهرو میشود که به دنبال رعیت است، سیارهی دوم مردی خودشیفته زندگی میکند که به دنبال یک چاپلوس است، سیارهی سوم مردی میخوار است که برای فراموش کردن دائمالخمریاش، مدام می میخورد و در هر سیاره، شخصیتیست که میتواند نمایندهی خیل عظیمی از آدمبزرگها باشد.
در نهایت شازده کوچولو ، بعد از سفر به زمین، تصمیم میگیرد به کنار گلش برگردد.
چرا کتاب شازده کوچولو بازنشسته نمیشود؟

سالهای زیادی از انتشار شازده کوچولو در نیویورک میگذرد، اما این کتاب نهتنها بازنشسته نشده، بلکه پرکارتر هم شده است. این کتاب کودک و نوجوان هنوز ترجمه میشود، خوانده میشود، انیمیشن و کارتون میشود، به موزهها میرود، تازگی پایش به فضای مجازی هم باز شده و زیر عکسهای مختلفی بازنشر میشود. اما رمز نامیرا بودن اثر ساده و کوتاه اگزوپری چیست؟
اگزوپری، وقت نوشتن شازده کوچولو ، زخمخورده و مستاصل از جنگ بود؛ آوارگان جنگی، مرگ، فقر و تمام مصیبتهایی که از دل جنگ زاده میشوند، او را مثل تمام کسانی که جنگ را تجربه کردهاند، درمانده کرده بود.
شازده کوچولو در واقع تلاش اگزوپری برای نمایش زوال آدم و ساختن جهانی دیگر است؛ جهانی که همهچیز با ماشینحساب محاسبه نمیشود، جهانی که همه عجله ندارند و جهانی که آدمبزرگهایش در مورد کلکسیون پروانهها کنجکاوند.
راز محبوبیت شازده کوچولو

اگزوپری در این داستان، توجه آدمها را به خودشان جلب میکند، به اینکه چقدر در جریان زندگی خودشان را فراموش کردهاند. در واقع راز محبوبیت شازده کوچولو این است که هر خوانندهای، میتواند در آن بخشی از خودش را ببیند. در واقع هرکس بعد از بستن کتاب، میتواند سیارهای را تجسم کند که ساکنش گل سرخ کوچکیست، زیباییهای کوچکی که دیده نمیشوند. زیباییهای نزدیکی که از بس به ما نزدیکند، دیده نمیشوند؛ تلنگر و طعنهای بر تصور همیشگی انسان، در مورد اینکه بهترینها دورند و باید به دنبالشان برود.
راز دیگر محبوبیت وصفناشدنی این اثر، شکستن مرزهای سنوسال است؛ هر چند شازده کوچولو در پی داستانش مفاهیم زیادی دارد، اما دست رد به سینهی هیچ مخاطبی نمیزند. از چیزهایی حرف میزند، که سنوسال ندارند؛ یا به قول شازده کوچولو: «همه آدمبزرگها زمانی کودک بودهاند اما تعداد زیادی از آنها این موضوع را فراموش کردهاند.»
کودکها میتوانند از دنیای فانتزی شازده کوچولو لذت ببرند و خیال بسازند، آدمبزرگها میتوانند این اثر را بخوانند و از خودشان بپرسند از آخرین باری که گلی را بو کردهاند، چقدر میگذرد؟
سفر به ایران؛ ترجمه شازده کوچولو
شازده کوچولو اولین بار، سال ۱۳۳۳ به ایران سفر کرد و به زبان فارسی درآمد؛ محمد قاضی دست شازده کوچولو را گرفت و از زبان فرانسه به زبان فارسی آورد تا بچهها و آدمبزرگهای ایرانی هم بتوانند این کتاب کودک و نوجوان را بخوانند. بعدها، مترجمهای زیادی شازده کوچولو را ترجمه کردند؛ از مترجمهای بزرگی مثل احمد شاملو، ابوالحسن نجفی، مصطفی رحماندوست و… تا مترجمهای جوانتر. حالا کافیست به کتابفروش بگویید شازده کوچولو ، تا چندین ترجمهی مختلف را جلویتان بگذارد.
پشت پرده و حواشی کتاب شازده کوچولو

روایت سادهی شازده کوچولو، حرفهای زیادی برای زدن دارد. ساکن اخترک b-612، در سفرش چیزهای زیادی را به خواننده یادآوری میکند. پشت پردهی هر ماجرا و شخصیت این اثر، حرفهای دیگری پنهان است؛ تلنگرهایی به آدمبزرگها.
شخصیتهایی که شاهزاده کوچولو در اخترکهای مختلف با آنها روبهرو میشود، هر کدام نماد یکی از مصائب انساناند، یکی مدام اموالش را میشمارد و دیگری دنبال دیده شدن و چاپلوسی است. گل سرخ هم در واقع همسر اگزوپریست که در زمان جنگ از او دور است.
جایی در کتاب آمده: «آدمهای سیاره شما پنج هزار گل را در باغچهای میکارند، اما گلی را که میخواهند آن میان پیدا نمیکنند.»
شازده کوچولو در واقع آینه است؛ آینهای برای اینکه خودمان را ببینیم، کودکی که هنوز درونمان دنبال پروانهای میدود و تسلیم ماشینحسابها نشده است.
ناشنیدههایی از مسافر صحرای آفریقا
- نقاشیهای اثر شازده کوچولو نیز، کار دستهای نویسندهاش هستند.
- روایتهایی وجود دارد از اینکه شازده کوچولو نتیجهی الهامات نویسنده از داستان پری دریایی کوچک، اثر هانس کریستین اندرسن است.
- اگزوپری، در طول سفرهایش نقص فنی و پرواز در صحرای آفریقا را تجربه کرده است.
- شازده کوچولو به زبانهای زیادی ترجمه شده است، از جمله یک زبان سرخپوستی در آرژانتین؛ جالب است بدانید تنها کتابی که به این زبان ترجمه شده بود، کتاب مقدس بود؛ اما شازده کوچولو به این زبان هم سفر کرد تا رکوردها را چندباره جابهجا کند.
این مطلب را سپیده بیگدلی به سفارش اپلیکیشن قصه کودکانه آیقصه تهیه کرده است.
بیشتر بخوانید: رولد دال؛ عاشق شکلاتی که نویسنده شد