تأثیر پدری کردن یک چیز ذهنی نیست، بلکه پدیدهای عینی و مستند است. اگرچه رابطه مادری، موضوع غالب مطالعات گذشته در حوزه فرزندپروری بوده، اما اینک محققان در حال کشف مطالب بیشتر در مورد خصوصیات یک پدر خوب هستند. تا به این لحظه میدانیم که بچههایی که با پدرانی با حضور فعال و درگیر بزرگ میشوند، خیلی کمتر از بچههای دارای پدران غایب یا فاقد سرپرست، ترک تحصیل کرده یا سروکارشان به زندان میافتد. وقتی بچهها رابطه نزدیکی با پدران خود دارند، احتمال برقراری رابطه جنسی زودهنگام یا انجام سایر رفتارهای پرخطر در آنها کمتر است. این بچهها وقتی بزرگ شوند، مشاغل پردرآمد و روابط سالم و پایداری خواهند داشت. همچنین زمانی که پدر، حضور جدی در زندگی آنها دارد، نمره بالاتری در تست هوش 3 سالگی بدست آورده و مشکلات روانی کمتری در طول زندگی خود دارند.
به گفته پاول آماتو، جامعه شناس دانشگاه ایالتی پنسیلوانیا که در مورد رابطه والد-کودک تحقیق میکند، “زمانی که پدرها حضور فعال در زندگی فرزندان خود دارند، عملکر بچهها بهتر خواهد بود. تحقیقات نشان میدهد که حضور پدر نقش مهمی در رشد کودک ایفا میکند.”
این مطلب را مجله کودک، تیم پژوهشی و آموزشی آیقصه از سایت معتبر fatherly ترجمه و بازنویسی کرده است.

برای مردی که کودکش را در آغوش میکشد، ممکن است این یک امر بدیهی باشد. اما تا همین واخر، اهمیت نقش پدر نادیده گرفته میشد. شاید عجیب به نظر برسد، اما نقش پدر، موضوعی نوظهور در حوزه تحقیقات است. تقریبا هر روزه، مقالات جدیدی در مجلات دانشگاهی چاپ میشود که نشان میدهد مردان هم میتوانند به فرزندان خود کمک کنند و هم به آنها آسیب برسانند. برخی از نتایج بدست آمده نسبتا واضح هستند – مثلا اینکه طلاقهای پر تنش، تاثیر بدی روی بچهها میگذارند – اما برخی دیگر نه. مثلا اینکه بین حضور پدرانه و پرخاشگری کمتر بچهها از اقشار مختلف جامعه، همبستگی وجود دارد را همه نمیتوانند حدس بزنند. اما این یک واقعیت است. یا همه نمیدانند که حضور پدرهای فعال و حاضر، میزان ریسک بزهکاری زنان را کاهش میدهد. اما این هم حقیقت دارد.
مطابق با آماتو، “اثر پدری” یک چترواژه (اصطلاح فراگیر و جامعالشمول) است که بیانگر مزایای حضور پدرانه برای کودک میباشد. زمانی که پدرها حضور فعالی در زندگی خانوادگی خود دارند، این اثرات میتواند بیشمار باشند. پدران باید یک مدت زمان حداقلی را با فرزندان خود سپری کنند، اما کیفیت این مدت زمان خیلی مهمتر از کمیت آن است. مثلا اینکه فقط با هم پای تلویزیون بنشینند (بدون اینکه با هم حرف بزنند) کمک چندانی نمیکند.”
خوشبختانه، پدران امروزی تمایل بیشتری به برقراری روابط گرم و فعال با فرزندان خود دارند و انتظار جامعه از پدرها هم هر روز بیشتر میشود. البته همیشه هم اینطور نبوده. به همین دلیل، ارزشش را دارد تا نتایج جدید مبنی بر اهمیت نقش پدر بر رشد کودک را مورد بررسی قرار دهیم. دانشمندان در حال مطالعه یک پدیده جدید هستند. یافتههای آنها مؤید نتیجهای است که شاید روشهای فرزندپروری ما را بکلی تغییر دهد.

نقش پدری با اسپرم شروع میشود
پدر، چیزی فراتر از اهداکننده اسپرم است، اما این از اهمیت اسپرم نمیکاهد. از میان تمامی اثرات پدری، شاید هیچکدام مهمتر و جهانیتر از اطلاعات ژنتیکی نباشد. اول از همه اینکه برخی والدین لاجرم یکسری از بیماریهای ژنتیکی را به فرزندان خود منتقل میکنند. یکی از راههای کاهش احتمال انتقال بیماریهای متابولیک ناتوانکننده، گرفتن مشاوره ژنتیک قبل از بارداری است، مخصوصا اگر در یکی از گروههای پرخطر هستید.
اما برای بقیه افراد، میتوان از اپیژنتیک بهره گرفت که عبارت است از مطالعه تغییرات ایجاد شده در بیان DNA که ناشی از انتخاب سبک زندگی، محیط و سایر عوامل بیرونی است. ما در اکثر موارد، مادران را بخاطر از بین بردن اطلاعات ژنتیکی تخمکها بدلیل مصرف مواد مخدر و الکل سرزنش میکنیم، اما حقیقت این است که تا همین اواخر، اطلاعات چندانی در مورد تأثیر رفتارهای پرخطر پدران بر اسپرم نداشتیم. حال میدانیم که تصمیماتی که مردان قبل از لقاح میگیرند، میتواند تأثیرات مادامالعمر بر روی فرزندانشان بگذارد. مطالعات نشان میدهد مردانی که قبل از رابطه و انجام لقاح، بیش از حد مشروب میخورند، به احتمال زیاد، صاحب فرزندانی خواهند شد که مبتلا به بیماریهای قلبی مادرزادی بوده و در آینده هم به مصرف مشروبات الکلی معتاد میشوند. رژیم غذایی نامناسب مردان نیز اثرات بدی بر بارداری خواهد داشت. حداقل یک مطالعه نشان میدهد که مردانی که قبل از انجام لقاح بشدت مضطرب هستند ممکن است فرزندان خود را مستعد فشار خون بالا کنند.
جوانا کیتلینسکا از دانشگاه جورج تاون که در سال 2016 مطالعهای در این زمینه انجام داد، اظهار داشت که، “ما بر این موضوع واقفیم که شرایط تغذیهای، هورمونی، و روانی مادر باعث تغییرات دائمی در ساختار اندامها، پاسخ سلولی، و بیان ژن فرزندان میشود. اما مطالعه ما نشان میدهد که این مسئله در مورد پدر نیز مصداق دارد – یعنی سبک زندگی و سن پدر میتواند روی مولکولهایی که عملکرد ژن را تعیین میکنند، تأثیر بگذارد.”

پدران خوب، حمایتگر هستند
تا قبل از دهه 1960، متخصصان بندرت پدران را به شرکت در کلاسهای فرزندپروری، همراهی مادر به هنگام زایمان یا مراقبت از نوزاد تشویق میکردند. دید عموم مردم این بود که وجود پدران، تنها برای آموزش راه رفتن به بچههای نوپا یا توپ بازی با آنها است، نه مشارکت در کارهای مربوط به بچه. اما تحقیقات چند دهه گذشته نشان میدهد که پدرها هر چه زودتر در زندگی و امور بچهها مشارکت کنند، بهتر است. در کتابی که در سال 1997 روی همین موضوع به چاپ رسیده، محققان استدلال کردند که پدرانی که حضور فعال در زمان زایمان دارند، روابط موثر و بهتری (البته رابطه یکطرفه) با فرزندان خود برقرار میکنند و مطالعات بعدی نشان داد که این امر باعث دلبستگی زودهنگام قویتر با کودک می شود.
اینکه آیا دلبستگی زودهنگام پدر با نوزاد باعث درگیری و مشارکت جدیتر او در دراز مدت خواهد شد یا خیر، محل بحث است، اما شواهد زیادی حاکی از آن است که همینطور است. نویسندگان مقالهای که در سال 2011 به بررسی ادبیات پژوهش در زمینه مشارکت پدرها در دوران بارداری و زایمان پرداخته مدعی هستند که بخش عمدهای از شواهد نشانگر آن است که پدرانی که قبل از تولد کودک، مشارکت فعال دارند، بعدها نیز شدیدا در زندگی او درگیر باقی خواهند ماند. و همانطور که مطالعات متعدد نشان داده، مشارکت بیشتر پدران، به معنی نتایج بهتر برای بچهها است. استدلال برخی دانشمندان برای تقویت این ارتباط این است که زنان و نوزادان تازه به دنیا آمده سالم باید در اسرع وقت پس از زایمان به خانه بازگردند، مخصوصا اگر پدر، اجازه ماندن در بیمارستان را نداشته باشد.
این بدان معنا نیست که پدران نقش حیاتی در رشد جنین دارند – چون پس از اینکه سهم خود در تولید جنین را انجام دادند، دیگر تا پس از زایمان، نقش خاصی نخواهند داشت. اما بارداری و پروسه زایمان، جایی است که زمینه اثر پدری مهیا و شروع میشود و میزان اهمیت آن قابل اغماض نیست.

پدران خوب و پدران درگیر
قبل از ورود به مبحث تاثیر مثبت پدران فعال و درگیر (و تأثیر منفی پدران غیرفعال) روی بچهها، باید اول مشخص کنیم که یک پدر فعال و مشارکتکننده چه خصوصیاتی دارد. خوب مثل همیشه، حضور در صحنه، خودش نیمی از کار است. پدرانی که با فرزندان خود زندگی میکنند و برای شرکت در رویدادهای مهم زندگی آنها وقت میگذارند، تاثیر مثبت بیشتری نسبت به پدران غائب روی زندگی آنها خواهند داشت.
اما پدرانی که جدا از فرزندان خود زندگی میکنند، گزینههای زیادی برای مشارکت و برقراری روابط پدرانه ندارند. به گفته مارسی کارلسون، جامعهشناس دانشگاه ویسکانسین، “حتی اگر در نزدیکی محل زندگی فرزندتان نیستید، نوشتن نامه و تماس تلفنی، و اینکه کودک بداند که پدرش برای او اهمیت قائل است و دوست دارد تا حدی که میتواند برایش وقت بگذارد، از اهمیت بالایی برخوردار است.” اما اگر این کار هم از دستتان برنمیآید، خریدن عشق و محبت کودک با پول هم ایده خیلی بدی نیست. وی در ادامه میگوید، “شواهد زیادی در دست است که نشان میدهد حمایت مالی از بچهها پیامدهای خوبی برایشان به همراه خواهد داشت. اگر پدرها بتوانند فرزندانشان را از نظر مالی تأمین کنند، در نهایت اثر خوبی بر رابطه بین آنها خواهد گذاشت.”
حضور فیزیکی در زندگی کودگ یک چیز است، اما مشارکت فعال در آن چیز دیگری است. کارلسون میگوید، “مدت زمان تعامل، تأثیر چندانی روی کودک ندارد، اما داشتن رابطه با کیفیت و متعهدانه با پیامدهای بعدی در زندگی او رابطه مثبت دارد. ” گرمای رابطه نیز از جمله عوامل کلیدی است. پدرانی که وقت زیادی را با فرزندان خود سپری میکنند اما برخوردشان تند و اهانتآمیز است، فقط تأثیر منفی روی بچهها میگذارند. دانیل دلپریور، روانشناس تحولی در دانشگاه یوتا میگوید، “رابطه کم کیفیت شامل رفتار سرد با بچهها است. توهین به کودک یا انجام رفتارهای مشکلساز اصلا با پدران حاضر و فعال، سازگاری ندارد.”
این مطلب را مجله کودک، تیم پژوهشی و آموزشی آیقصه از سایت معتبر fatherly ترجمه و بازنویسی کرده است.