کتاب صوتی شرلوک هلمز نوشتهی آرتور کانن دویل
کتاب پروندههای شرلوک هلمز نوشته سر آرتور کانن دویل (۱۹۳۰- ۱۸۵۹) چشمپزشک و نویسنده مشهور اسکاتلندی است. ماجراهای شرلوک هلمز سهم مهمی در مجموعه کتابهای ادبیات کلاسیک جهان دارد. اپلیکیشن قصه های کودکانه آی قصه این مجموعه رمان نوجوان را بهصورت کتاب صوتی برای نوجوان درآورده است. در ادامه دربارهی مجموعه کتاب صوتی شرلوک هلمز که شامل سه کتاب مستاجر نقابدار، یال شیر و مرد خزنده است، بیشتر بخوانید.

مجموعه کتاب صوتی شرلوک هلمز درباره چیست؟
مجموعه کتاب صوتی شرلوک هلمز شامل چند قسمت از داستانهای این کارآگاه عجیب است.
یال شیر
پزشکان میگویند که شنیدن یک قصه پلیسی در روز بیماری را از شما دور میکند. باور ندارید؟ از آرتور کانون دویل بپرسید. خالق شرلوک هلمز را میگوییم. اگر تا به حال شرلوک هلمز نخواندهاید این بهترین فرصت برای شروع است. یک فنجان قهوه، یا اگر دیروقت است یک فنجان دمنوش، برای خودتان بریزید و هندزفری را در گوش گذاشته و قصه یال شیر را پخش کنید. راستی این قصه را خود هلمز برایتان گفته و در آن خبری از واتسون پر چانه نیست.
نکته ضروری: این قصهها مناسب وقت خواب نیستندها. مگر اینکه هوس کرده باشید با شرلوک هلمز کبیر در خواب چایی بنوشید.
مرد خزنده
فکرش را بکنید، با هزار امید و آرزو یک هاپوی پشمالو را به سرپرستی میگیرید تا یار و همدمتان باشد و بعد چه میشود؟ خب دیگر! سگها شامه خوبی دارند. یک جورهایی مثل روانپزشک میمانند. این را هولمز هم به خوبی فهمیده اما واتسون چی؟ واتسون است دیگر. باید با سوالهای عجیب روی اعصاب هولمز پیادهروی کند. کتاب صوتی مرد خزنده را بشنوید و از هولمز علاوه بر شم قوی کارآگاهی، صبر ایوب را هم بیاموزید. شنیدن این داستان به والدینی که کودکانشان در شرف ورود به مرحله “چیه؟ کیه؟ چرا؟” هستند هم توصیه میشود.
پیشنهاد: مرد خزنده را اول خودتان گوش کنید و بعد با دوستانتان و مدام از آنها بپرسید که “اگه گفتی کی مجرمه اگه گفتی اگه گفتی”.
دربارهی کتاب شرلوک هلمز بدانیم
به نقل از فیدیبو: شرلوک هلمز، با دید تیز و شم کارآگاهی قوی خود، زودتر از دیگران به قلب معماهای جنایی میرسد و دکتر واتسون پزشک بازنشسته ارتش، بهترین یار و یاور هلمز در این ماجراهاست. این دو همراه هم و با حل معماهای پیچیده و مبهم جنایی و تسلیم جنایتکاران به دست عدالت، به نسلهای مختلف خوانندگان این داستانها لذت میبخشند.
یال شیر و دو داستان دیگر
در این قسمت از ماجراهای شرلوک هلمز ماجرای پرونده معلم ِ علوم شهر را میخوانیم که در یک روز آفتابی ناگهان به دلیل مشکوکی فوت میکند و شرلوک و واتسون باید سرنخ این ماجرا را پیدا کنند.

داستان «یال شیر» اینگونه آغاز میشود: «کارآگاه شرلوک هلمز بازنشسته شده بود و در خانهی کوچکی در ساسکس از طبیعت زيبا و ســکوت و آرامــش لذت میبرد. دکتر واتســون هفتهای یکبار و گاهــی دو هفته یکبار به او ســر میزد. کلبهی کوچک هلمز در سراشــیبی جنوب و مقابل دريا بود. ســاحل در محاصرهی صخرههای سنگی قرار داشت و تنها راه رسیدن به دريا راهی باريک، لغزنده و پرپیچوخم بود. راهی که از بین صخرهها و سنگریزهها به دريا میرسید. ســاحل پــر از گودالهای طبیعی بود کــه آب دريا هنگام جــزر و مد آنها را پــر و خالی میکرد. ســاحل کیلومترها از هر دو طرف گسترده شــده بود. فقط يک فرورفتگی ديده میشد که آنهم دهکدهی فولورث بود. اطراف خانهی هلمز خالی بود و نزدیکترین همسایهاش، آقای هارولد استکهارسـت بود که در يک کیلومتری هلمز زندگی میکرد».
مرد خزنده و دو داستان دیگر
به نقل از فیدیبو: در کتاب صوتی شرلوک هلمز «مرد خزنده» ماجرای سگ دکتر پرسبری را میشنویم، که اخیرا از دیدن صاحبش عصبانی میشود.

در بخشی از کتاب «مرد خزنده» میشنویم: «ناگهان هلمز به دکتر واتسـون نگاه کرد و گفت: «دوســت عزيز من، دکتر واتسون. تو در مورد استفاده از سگ برای کارهای کارآگاهی چه نظری داری؟» دکتر که از این سوال کمی گیج شده بود گفت: «نظر خاصی ندارم، سگ حیوان مفیدی است. قدرت فوقالعاده بویایی دارد..» هلمز حرف واتسون را قطع کرد و گفت: «نه، منظورم این نیست. من در مورد سگهای خانگی حرف میزنم. تا حالا متوجه شدی که هر سگ شخصیت صاحبش را نشان میدهد؟ یک خانواده شاد، سگ شادی دارند. یک خانواده غمگین، سگشان غمگین است. دکتر واتسون طاقتش را از دست داده بود. اما هلمز ادامه داد: «چرا روی، سگ تازی پرفسور پرسبری دوست دارد او را گاز بگیرد؟».
مشخصات رمان نوجوان شرلوک هلمز

نام کتاب: شرلوک هلمز
نویسنده: آرتور کانن دویل
ناشر: آبشن
مترجم: امین توکلی
سال انتشار: ۱۳۹۳
مشخصات کتاب صوتی شرلوک هلمز

کتابخوان: نوید نوروزی
سرپرست و مجری طرح: مهسا نوروزی، سارا غیاثی
آرم استیشن: بامداد افشار
عنوان آرم: وحید رونقی
میکس و مسترینگ و طراحی صدا: اسماعیل باستانی
ویرایش صوتی: علی پیدایش
ناظر ضبط: میلاد حجتی
آتلیه گرافیک؛ مجتبا حیدرپناه، سارا حنیف
ضبطشده در استودیو دریا
با تشکر از امین نوبهار، بیتا احمدزاده
دانلود کتاب صوتی شرلوک هلمز در آی قصه
کتاب صوتی شرلوک هلمز با صدای نوید نوروزی برای نوجوانان فارسیزبان تولید شده است.

کتاب صوتی نوجوان (رمان نوجوان، داستان نوجوان، داستان کوتاه نوجوان و شعر نوجوان) بخش جدید محصولات شرکت دانش بنیان دنیای کودکان آی قصه و موسسه فرهنگی هنری آی قصه است. اسم این مجموعه کتابهای درگوشی است. بعد از تجربههای خوبی که آی قصه در تولید محتوا و قصه صوتی برای بچهها داشته و تجربه و کارنامه رادیوگوشه در تولید کتابهای شنیدنی با استاندارد صوتی بالا، این دو استارتاپ با همکاری هم مجموعه «کتابهای درِ گوشی» را که مجموعهای از بهترین کتابهای رمان نوجوانان است، به صورت صوتی منتشر میکنند.
کودکان و نوجوانان میتوانند بهترین کتابهای ادبیات جهان و ایران را به صورت کتاب صوتی آنلاین در اپلیکیشن آی قصه و دیگر کتابخوانهای فارسی یا در مجموعه کتابهای درگوشی بشنوند. کتابهای صوتی آی قصه (کتابهای در گوشی) با کارگردانی صوتی و فضاسازی صوتی اختصاصی و با صداپیشگی گویندگان حرفهای ایران تولید میشوند. آیقصه پیش از این به صورت تخصصی قصه های کودکانه تولید میکرد و تولیدات خود را در اپلیکیشن قصهگوی آی قصه منتشر میکرد. اما به تازگی گروه سنی نوجوان نیز به عنوان مخاطب آی قصه شناخته میشود و کتاب صوتی برای نوجوان به محصولات این مجموعه اضافه شده است. کتاب صوتی را میتوانید هرجایی بشنوید و با آن به دنیای خیالانگیز قصه های مطرح جهان سفر کنید.
شعار کتابهای درگوشی (کتاب صوتی نوجوان آی قصه) این است: کتابهای در گوشی گوش کن! و پرواز کن!
با کلیک روی تصاویر زیر به اپلیکیشن یا وباپلیکیشن آی قصه بروید و کتاب صوتی شرلوک هلمز را دانلود کنید و بشنوید.
قتل شرلوک هلمز
به نقل از ایران کتاب: سِر آرتور کانن دویل در سال ۱۸۹۳، شرلوک هلمز را از پرتگاهی به پایین پرت کرد. این پرتگاه در سوییس و در فراز آبشار رایشنباخ قرار داشت. اما کانن دویل این جنایت را در لندن و در محل نوشتن قصههایش مرتکب شد. دکتر واتسون، همراه همیشگی و راوی داستانهای هلمز در داستان «آخرین مسئله» که در دسامبر سال ۱۸۹۳ در مجلهی «استرند» به چاپ رسید، در مورد این اتفاق مینویسد: «با قلبی اندوهناک، قلمم را برمیدارم و دربارهی موهبتها و استعدادهایی که دوستم شرلوک هلمز با آنها شناخته میشد، آخرین کلمات را مینویسم.»
اما به نظر میرسید که خودِ کانن دویل در خلوتش چندان هم از این اتفاق احساساتی نشده باشد. او پس از کشتن خیالی شخصیت اصلی کتاب صوتی شرلوک هلمز در کتاب خاطرات روزانهی خود نوشت: «امروز، هلمز را کشتم.»
او بعدها دربارهی این کاراکتر معروف و محبوب گفت: «آنقدر بیش از اندازه هلمز در زندگی من بوده که حتی اسمش نیز باعث میشود حالی بیمارگونه به من دست بدهد.»
پس از مرگ شرلوک هلمز چه اتفاقی افتاد؟
کانن دویل احتمالا در هنگام پایان دادن به ماجراهای هلمز فکر میکرده که این داستان به همین راحتی تمام خواهد شد. اما اگر او واقعاً چنین فکری میکرده، میتوان گفت که طرفداران—به خصوص طرفداران هلمز—را خیلی خوب نشناخته بوده است. واکنش عمومی به مرگ این شخصیت پرطرفدار کتاب صوتی شرلوک هلمز شبیه به هیچ یک از رویدادهای مربوط به داستانها در گذشته نبود. بیش از بیست هزار مخاطب مجلهی «استرند» که از مرگ ناگهانی هلمز خونشان به جوش آمده بود، اشتراک خود را به این مجله لغو کردند و همین موضوع باعث شد «استرند»، لطمهی سنگینی را متحمل شود. کارکنان این مجله از مرگ هلمز با عنوان «حادثهی وحشتناک» یاد میکردند.
برخی میگویند که یک ماه پس از مرگ خیالی هلمز، مردانی جوان در سراسر لندن، پارچههای سیاه عزا به کلاه یا دور بازوی خود میبستند و در خیابانها قدم میزدند؛ اگرچه صحت این موضوع اخیراً زیر سوال برده شده است و عدهای اعتقاد دارند پسر کانن دویل در مصاحبههایش در مورد این موضوع اغراق کرده است. نامههای اعتراضی فراوانی به دفتر مجله ارسال میشد و در آمریکا نیز، باشگاههایی با نام «بیایید هلمز را زنده نگه داریم» به وجود آمد.
مخاطبان کتاب شرلوک هلمز مفهوم طرفداری را ساختند!
البته این اتفاقها امروزه اصلاً چیز عجیبی به نظر نمیرسند و ما اکنون تقریباً هر روز شاهد چنین واکنشهایی در اقصی نقاط دنیا هستیم. اما در آن دوره، چنین بازخوردهایی بسیار باعث شوکه شدن کانن دویل شده بود چرا که قبل از این، طرفداران هیچ مجموعه یا شخصیتی هیچوقت دست به چنین کارهایی نزده بودند. مخاطبین و هواداران در گذشته، اتفاقاتی را که در کتابها میافتاد، میپذیرفتند و از آن میگذشتند، اما اکنون آنها داشتند این فرهنگ عامه را با زندگی شخصی خود یکی میکردند و از آثار موردعلاقهشان انتظار داشتند که برخی از توقعات مشخص آنها را برآورده سازد. به نظر میرسید که آنها در واقع توقع وجود رابطهای دوطرفه را با اثری که عاشقش بودند، داشتند.
مخاطبین پرشور شرلوک هلمز به ایجاد مفهوم امروزی «طرفداری» کمک زیادی کردند. جالب است که پیگیری شدید داستانهای این کارآگاه دوستداشتنی تا همین امروز هم ادامه داشته و اقتباسهای بیپایانی همچون سریال پرطرفدار «شرلوک» که این شخصیت را در دنیای امروزی قرار میدهد، از این مجموعهی جاودان صورت گرفته است. شخصیت شرلوک هلمز اولین بار در سال ۱۸۸۷ و با داستان «اتود در قرمز لاكی» پا به عرصهی وجود گذاشت. او از همان ابتدا آنقدر پرطرفدار شد که کانن دویل خیلی زود از خلق این شخصیت پشیمان گشت چرا که داستانهای هلمز، سایهای بسیار سنگین بر آثارِ به زعم خود کانن دویل، جدیتر او انداخته بود. هر زمان که قرار بود قصهآی جدید از هلمز منتشر شود، مخاطبین در مقابل دکههای روزنامهفروشی، صفهای طویلی تشکیل میدادند.
شهرت کتاب های شرلوک هلمز
یک تاریخنگار در مورد شهرت این داستانها میگوید: «کانن دویل به خاطر هلمز، به اندازهی ملکه ویکتوریا شناخته شده است.»
طرفداران هلمز، طبقهی متوسط در حال شکوفایی اجتماع و آن دسته از افرادی بودند که بلیط کنسرتها برایشان بیش از اندازه گران بود و یا مجبور بودند برای عرضهی نسخهی ارزانتر رمانهای محبوب صبر کنند. تاریخنگاری به نام دیوید پِین این طرفداران را اینگونه توصیف میکند: «آنها، اکثرا از طبقهی ضعیف و متوسط جوامع شهریاند؛ افرادی غیرروشنفکر که به مدارس خصوصی نرفتهاند، سخت کار میکنند و در حال شکوفایی هستند… مردم، اولین تودهی حقیقتاً نوگرا.
مجلهی «استرند» نیز برای این مخاطبین پرشور، قصههایی هیجانانگیز از نویسندگانی چون «اچ جی ولز» و «ژول ورن» تدارک میدید.
درباره کانن دویل؛ نویسندهی کتاب صوتی شرلوک هلمز
به نقل از ایران کتاب: کانن دویل در سال ۱۸۹۳ و زمانی که ۳۴ ساله بود، دیگر نمیتوانست به این وضع ادامه دهد. او میخواست به کسی همچون سِر والتر اسکات، رماننویس بزرگ اسکاتلندی، تبدیل شود. کانن دویل از همین رو، پروفسور موریارتی شرور را وادار کرد تا هلمز را از پرتگاهی به پایین پرتاب کند. هشت سال طول کشید اما سرانجام در سال ۱۹۰۱، فشار مخاطبین آنقدر زیاد شد که کانن دویل، قصهی جدیدی به نام «درنده ی باسکرویل» را خلق کرد که به داستان هلمز قبل از سقوطش از پرتگاه میپرداخت. دو سال بعد، کانن دویل پا را از این هم فراتر گذاشت و با این توجیه که این موریارتی بوده که در آن حادثه کشته شده و هلمز به دروغ اینطور وانمود کرده که خودش از بین رفته، شرلوک را به زندگی برگرداند. ناگفته پیدا است که طرفداران بسیار از این موضوع خوشحال شدند.
زندگی بعد از مرگ
طرفداران شرلوک هلمز از آن زمان تا کنون فقط و فقط پرشورتر و عاشقتر از گذشته شدهاند. به عنوان مثال، طرفداران سریال «شرلوک» با بازی «بندیکت کامبربچ» همیشه به ساندویچفروشی موردعلاقهی هلمز و واتسون در سریال، کافه اسپیدی، می روند و در هنگام فیلمبرداری، جمعیتی عظیم در خیابانها گرد هم جمع میشوند. طرفداران ژاپنی، برای خرید مانگاهای مربوط به دنیای این کارآگاه نابغه صف میکشند و گروههای موسیقی کرهآی نیز آهنگهایی را برای بزرگداشت جهان فراموشنشدنی هلمز خلق کردهاند.
مارک گِیتیس، یکی از تهیهکنندگان و بازیگران سریال «شرلوک»، به خاطر خلق کاراکترهایی که از محدودهی زمان فراتر میروند، از آرتور کانن دویل تمجید فراوانی کرده است:
«فکر میکنم بیش از هر چیز، نکتهای که باعث واکنشهای مثبت مردم شده، سرگرمکننده بودن سریال است؛ موضوعی که دقیقاً در مورد داستانهای اصلی آرتور کانن دویل هم صدق میکند. در طول سالهای متمادیِ اقتباسهای مختلف از این مجموعه، مردم به تدریج فراموش کردند که این قصهها چقدر جذاب هستند! داستان های کانن دویل، آثاری سریع، فوق العاده هیجان انگیز و بسیار نفسگیر هستند. این دقیقاً همان چیزی است که می خواستیم انجام بدهیم.»
گیتیس همچنین به این موضوع اشاره می کند که هلمز، یکی از معدود کارآگاه های دارای شخصیت منحصر به فرد خود است و اغلب کارآگاه های دیگر که پس از هلمز به وجود آمدند، رونوشتی از این شخصیت و یا واکنشی مستقیم به او هستند: «هر چیزی که بعد از این شاهکار کانن دویل خلق شده، رگه هایی از هلمز و واتسون را در خود دارد. آگاتا کریستی این کار را بی پرده انجام می دهد و شخصیت «هرکول پوارو» را برخلاف هلمز که لاغر و بلندقامت است، کوتاه و درشت خلق می کند. او به جایگزین دکتر واتسون هم احتیاج دارد، بنابراین کاراکتر «کاپیتان هستینگز» را در کنار پوارو می گذارد. هر کجا که بروید، چنین الگویی را خواهید یافت. به نظرم به همین دلیل است که دنیای شرلوک هلمز هیچ وقت از بین نمی رود.
اگر نگاهی به قهرمانان مختلف سریال های تلویزیونی حال حاضر بیاندازید، می بینید که بسیاری از آن ها از فرمول «نابغه اما مشکلدارِ» شرلوک هلمز استفاده می کنند. کانن دویل این ایده را خلق کرد که داشتن نوعی از ناکارآمدی اجتماعی، تاوان و بهای برخوردار بودن از نبوغ است. هلمز ، نابغه است، بنابراین در نظر دیگران اندکی عجیب و غریب به نظر می رسد.
اکنون با اطمینان کامل می توان گفت پرت کردن شرلوک هلمز از پرتگاه، هرگز نمی تواند این شخصیت را از بین ببرد. او همیشه برخواهد گشت، چرا که طرفداران این را می خواهند.»
حقایقی شگفتانگیز دربارهی شرلوک هلمز
به نقل از ایران کتاب: کتاب صوتی شرلوک هلمز یکی از رکوردداران کتاب رکوردهای گینس است. انجمن رکوردهای جهانی گینس در سال ۲۰۱۲ اعلام کرد که شرلوک هلمز، رکورد «شخصیتی انسانی که بیشترین تعداد حضور را در سینما و تلویزیون داشته» را شکسته و از آن خود کرده است. اگرچه این که پرحضورترین شخصیت در مجموع چه کسی است، همیشه مورد بحث بوده و شرلوک هلمز و «دارکولا» مدام برای کسب جایگاه نخست در رقابت بودهاند، کارآگاه نابغهی سِر آرتور کانن دویل به طور رسمی در صدر فهرست پرحضورترین شخصیتهای انسانی ادبی در سینما و تلویزیون قرار دارد. از زمان خلق شرلوک هلمز، این شخصیت توسط بیش از هفتاد و پنج بازیگر در بیش از دویست و پنجاه فیلم و سریال به تصویر کشیده شده است.
پدر و مادر شرلوک هلمز
در هیچ یک از داستانهای کتاب صوتی شرلوک هلمز نام و نشانی از پدر و مادر او وجود ندارد.
والدین این کارآگاه دوستداشتنی حتی یک بار هم در داستانهای مربوط به پسرشان ذکر نشدهاند. هلمز هیچ وقت انسانی احساساتی نبوده و تنها باری که از خانوادهی او در مجموعه داستانهای هلمز یادی میشود (البته به جز برادرش، مایکرافت)، مربوط به نیاکان کارآگاه هلمز است.
هلمز قرار نبود شرلوک باشد!
در ابتدا قرار نبود که اسم هلمز، «شرلوک» باشد. آیا میدانستید که نام «شرینفورد» تقریبا برای این شخصیت قطعی شده بود؟ نام شرلوک از ترکیب اسامی دو بازیکن تیم کریکت «ناتینگهام شایر» به نامهای «مردکای شِروین» و «جوزف شَکلوک» به وجود آمده است. کانن دویل، خود بازیکنی پرشور و البته بااستعداد در بازی کریکت بود؛ از همین رو میتوان با اطمینان گفت که خاستگاه واقعی نام شرلوک هلمز از همین جا است.
تکنیکهای کارآگاهی هلمز
هلمز قبل از کارآگاهان واقعی، از برخی از تکنیکها و فنون کارآگاهی استفاده کرد. تکنیکهایی همچون استفاده از اثر انگشت، شناسایی یک مظنون از طریق ماشین تحریر او، شناسایی لکههای خون، اندازهگیری فاصلهی محل شلیک گلوله و بسیاری موارد دیگر، همگی جزء کارهای شگفتانگیز هلمز هستند. این کارآگاه افسانهآی در هر کدام از این موارد، از قدرتهای استنتاجی و مهارتهای علمی خود استفاده میکرد تا قبل از استفادهی رسمی نیروهای پلیس از این تکنیکها، در به کارگیری آنها پیشگام باشد.
حقایقی شگفتانگیز دربارهی سر آرتور کانن دویل
به نقل از ایران کتاب: کانن دویل، خودش معما حل میکرد. این نویسنده همانند شخصیت داستانی بسیار محبوبش، شرلوک هلمز، چیزی از یک کارآگاه زبده کم نداشت. به عنوان مثال، او از روش حل معمای هلمز در باز کردن گرهی قتل زنی ۸۲ ساله و ثروتمند به نام ماریون گیلکریست استفاده کرد.
کانن دویل و تلاش برای ورود به پارلمان
کانن دویل دو بار برای راهیابی به پارلمان اقدام کرد. او در سال ۱۹۰۰ در شهر ادینبورگ برای رسیدن به کرسی پارلمان تلاش کرد و شش سال بعد نیز دوباره با سایر نمایندگان به رقابت پرداخت. اگرچه کانن دویل هر دوبار میزان قابل توجهی از آرا را به خود اختصاص داد، اما درنهایت موفق نشد که به پارلمان راه یابد.
کانن دویل به دایناسورها جان تازهای بخشید
زمانی که مردم دنیا تقریباً وجود دایناسورها را به فراموشی سپرده بودند، کانن دویل کتاب «دنیای گمشده» را به رشتهی تحریر درآورد و باعث شد دایناسورها دوباره به اذهان عمومی بازگردند. این کتاب، تأثیرات زیادی داشت و منبع الهام فیلمهایی چون «کینک کنگ» و «پارک ژوراسیک» شد.
آخرین کلمات کانن دویل
این نویسندهی بزرگ در حالی که شاخه گلی در دستش داشت به همسرش گفت: «تو شگفت انگیزی.» سر آرتور کانن دویل پس از گفتن این کلمات در باغ خانهاش، در هفتم جولای سال ۱۹۳۰ میلادی چشم از جهان فرو بست.